بیا بگو من که هستم...

باران هستم


اشک هایم برای خلوت خودم آزادند

و در رویارویی با آدم ها و مشکلات و موفقیت ها


فقط یک لبخند می زنم و سعی می کنم متین و آرام باشم...


می دانم هرچه پیش می روم کمتر می دانم...


تو بگو...


چه از باران می دانی؟


منتظرت هستم...